آیه 8 سوره شعراء

از دانشنامه‌ی اسلامی

إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَةً ۖ وَمَا كَانَ أَكْثَرُهُمْ مُؤْمِنِينَ

[26–8] (مشاهده آیه در سوره)


<<7 آیه 8 سوره شعراء 9>>
سوره :سوره شعراء (26)
جزء :19
نزول :مکه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

همانا در این کار آیتی (از لطف و رحمت و علم و قدرت خدا بر هوشمندان) آشکار است و باز اکثر اینان ایمان نمی‌آورند.

یقیناً در این [رویاندن انواع نباتات] نشانه ای است [بر قدرت، ربوبیّت خدا و اینکه مردگان را زنده می کند] ولی بیشترشان [به خاطر رسوخ کبر و لجاجت در باطنشان] ایمان آور نبوده و نیستند.

قطعاً در اين [هنرنمايى‌] عبرتى است و[لى‌] بيشترشان ايمان‌آورنده نيستند.

در اين عبرتى است ولى بيشترشان مؤمن نبوده‌اند.

در این، نشانه روشنی است (بر وجود خدا)؛ ولی بیشترشان هرگز مؤمن نبوده‌اند!

ترجمه های انگلیسی(English translations)

There is indeed a sign in that; but most of them do not have faith.

Most surely there is a sign in that, but most of them will not believe.

Lo! herein is indeed a portent; yet most of them are not believers.

Verily, in this is a Sign: but most of them do not believe.

معانی کلمات آیه

«آیَةً»: نشانه و دلیل. عبرت و پند.

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


أَ وَ لَمْ يَرَوْا إِلَى الْأَرْضِ كَمْ أَنْبَتْنا فِيها مِنْ كُلِّ زَوْجٍ كَرِيمٍ «7»

آيا به زمين نگاه نكردند كه از هر نوع (روييدنى) نيكو چقدر رويانديم؟

إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً وَ ما كانَ أَكْثَرُهُمْ مُؤْمِنِينَ «8»

قطعاً در اين (آفرينش نيكو) عبرت و نشانه‏اى است، ولى بيشترشان ايمان آورنده نيستند.

وَ إِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ «9»

و به راستى پروردگار تو همان نفوذ ناپذير مهربان است.

نکته ها

در اواسط قرن هجده ميلادى، «لِينه» گياه‌شناس معروف سوئدى براى اوّلين بار به كشف مسأله‌ى زوجيّت در بعضى گياهان موفّق شد. او گفت: نر و مادگى در گياهان نيز هست و براى بارور شدن گياهان، لقاح لازم است. قرآن كريم قانون زوجيّت را شامل گياهان و غير گياهان مى‌داند. «1»

پیام ها

1- مطالعه درباره‌ى موجودات هستى و زيبايى‌هاى آن، بهترين راه خداشناسى است. «أَ وَ لَمْ يَرَوْا»

2- قرآن كسانى را كه با ديد عميق به جهان نگاه نمى‌كنند، توبيخ مى‌كند. «أَ وَ لَمْ يَرَوْا إِلَى الْأَرْضِ»

3- يكى از نشانه‌هاى قدرت خداوند، زوج بودن گياهان است. أَنْبَتْنا ... زَوْجٍ كَرِيمٍ‌

4- در همه‌ى گياهان فوايدى هست، گرچه ممكن است فايده‌ى بعضى براى ما كشف نشده باشد. «2» «مِنْ كُلِّ زَوْجٍ كَرِيمٍ»

5- اگر قابليّت و زمينه‌ى پذيرش حقّ در كسى نباشد، از همه‌ى هستى نيز درس نمى‌گيرد. أَ وَ لَمْ يَرَوْا ... ما كانَ أَكْثَرُهُمْ مُؤْمِنِينَ‌

«1». تفسير نمونه.

«2». تفسير كبيرفخررازى.

جلد 6 - صفحه 298

6- همه جا اكثريّت، نشانه‌ى حقّانيّت نيست. «ما كانَ أَكْثَرُهُمْ مُؤْمِنِينَ»

7- پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله تحت عنايت خاصّ خداوند است. «إِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ»

8- رحم خداوند بر اساس عجز نيست، او در حالى كه شكست ناپذير است مهربان است و به مخالفان مهلت مى‌دهد تا شايد برگردند و توبه نمايند. «الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً وَ ما كانَ أَكْثَرُهُمْ مُؤْمِنِينَ «8»

إِنَّ فِي ذلِكَ‌: بدرستى كه در رويانيدن اصناف نباتات يا در هر يك از گياهها، لَآيَةً: هر آينه دليل است بر كمال قدرت و حكمت روياننده آن و سبق رحمت و نعمت نامتناهى. وَ ما كانَ أَكْثَرُهُمْ مُؤْمِنِينَ‌: و نيستند بسيارى از ايشان گرويدگان با وجود مشاهده چنين آيات عظيمه و علامات داله بر قدرت تامّه حضرت پروردگار جلّ شأنه.

تنبيه: يكى از آيات و شواهد قدرت ذات احديت سبحانى، خلقت اصناف نباتات و رياحين است كه هر يك را عليم حكيم براى امرى آفريده و خاصيتى بخشيده؛ يكى در اعماق مفصل بدن نفوذ مى‌كند و مواد غليظه سوداويه و بلغميه را مى‌كشد و دفع مى‌كند مانند شاه تره؛ و ديگرى بادها را دفع نمايد؛ و ديگرى ورمها را تحليل مى‌برد؛ و اغلب معالجات مرضهاى انسانى در ساقه يا برگ يا گل يا ريشه نباتات است. اين گونه آثار مختلفه در نباتات، البته دلالت دارد بر مؤثرى كه اثرات نافعه در آنها قرار داده كه موجب نجات از هلاكت است. با وجود بر اين، چقدر جاهل و غافلند كه با ظهور چنين آياتى، بيشتر

«1». تفسير منهج الصادقين، ج 6، ص 432. چاپ كتابفروشى اسلاميّه.

جلد 9 - صفحه 398

مردمان به يگانگى صانع و خالق و مدبر عالم ايمان نياورند.

حضرت صادق عليه السّلام در حديث مفضل فرمايد: تعجب كن از گروهى كه حكم نمى‌كنند بر صناعت طب به خطا با آنكه مى‌بينند كه طبيبان خطاى بسيار كنند، و حكم مى‌كنند بر عالم به اهمال با آنكه هيچ چيز از آن را مهمل نمى يابند. «1»


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‌

طسم «1» تِلْكَ آياتُ الْكِتابِ الْمُبِينِ «2» لَعَلَّكَ باخِعٌ نَفْسَكَ أَلاَّ يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ «3» إِنْ نَشَأْ نُنَزِّلْ عَلَيْهِمْ مِنَ السَّماءِ آيَةً فَظَلَّتْ أَعْناقُهُمْ لَها خاضِعِينَ «4»

وَ ما يَأْتِيهِمْ مِنْ ذِكْرٍ مِنَ الرَّحْمنِ مُحْدَثٍ إِلاَّ كانُوا عَنْهُ مُعْرِضِينَ «5» فَقَدْ كَذَّبُوا فَسَيَأْتِيهِمْ أَنْبؤُا ما كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ «6» أَ وَ لَمْ يَرَوْا إِلَى الْأَرْضِ كَمْ أَنْبَتْنا فِيها مِنْ كُلِّ زَوْجٍ كَرِيمٍ «7» إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً وَ ما كانَ أَكْثَرُهُمْ مُؤْمِنِينَ «8» وَ إِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ «9»

ترجمه‌

اين آيتهاى كتاب واضح كننده است‌

شايد تو باشى هلاك كننده خودت را از براى آنكه نشوند مؤمنان‌

اگر خواهيم فرو فرستيم بر آنها از آسمان علامتى پس گردد گردنهاشان براى آن افتادگان‌

و نميآيد آنها را هيچ ذكرى از خداى بخشنده، تو پديد آورده شده مگر آنكه باشند از آن روى گردانندگان‌

پس بتحقيق تكذيب نمودند پس زود باشد كه بيايد آنها را خبرهاى آنچه بودند كه بآن استهزاء ميكردند

آيا و نگاه نكردند بزمين كه چه قدر رويانديم در آن از هر صنفى نيكو

همانا در اين هر آينه آيتى است و نباشند بيشترشان گروندگان‌

و همانا پروردگار تو هر آينه او است تواناى مهربان.

تفسير

در مجمع از امير المؤمنين عليه السّلام نقل نموده كه چون طسم نازل شد پيغمبر صلى اللّه عليه و اله فرمود كه طاء طور سينا و سين اسكندريه و ميم مكه است و قمى ره فرموده طسم از حروف اسم اعظم خدا است و در معانى از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه طسم معناى آن انا الطّالب السّميع المبدى المعيد است و تحقيق حقيق راجع بفواتح السور در اول سوره بقره گذشت و نيز نقل شده كه طاء اشاره بشجره طوبى و سين كنايه از سدرة المنتهى و ميم خطاب بمحمد مصطفى صلّى اللّه عليه و اله و سلّم است‌

جلد 4 صفحه 97

و بعيد نيست چون فرموده اين آيات كتاب مبين است كه بيان كننده معارف و احكام است و صدق آن واضح است و پس از آن پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم را مخاطب قرار داده و براى تسليت خاطرش فرموده جاى اين احتمال هست كه تو خود را بهلاكت اندازى و بكشى براى آنكه اهل مكه ايمان بآن نميآورند چرا اين اندازه خود را بمشقّت مياندازى ما اگر بخواهيم آنها مجبور بايمان شوند نازل مينمائيم بر آنها از آسمان علامت عذاب يا اثر شگفت‌آورى را كه گردنهاى گردنكشان در برابر آن بزير آيد و همه آنها قهرا مطيع و منقاد گردند ولى ما ميخواهيم آنها آشنا بوظائف خود شوند و از روى علم و معرفت عبادت و بندگى كنند و باراده و اختيار از معاصى اجتناب نمايند تا مستحق بهشت شوند لذا بتدريج آياتى براى تذكّر آنها ميفرستيم ولى مع الأسف نيامد نزد آنها هيچ آيات قرآن تازه واردى كه موجب تذكر آنها باشد در صورت توجه از طرف خداوند رحمن مگر آنكه آنها از آن رو گردان شدند و نسبت خضوع بأعناق با آنكه صفت خود آنها است يا براى ظهور اين صفت از آنها در اعناق است يا از اعناق رؤساء و گردنكشان آنها اراده شده يا مراد انكسار و افتادگى اعناق است و چون جزء آنها است با آن معامله ذوى العقول در جمع شده و در چند روايت از ائمه اطهار عليهم السلام كلمه آيه بعلائم حتمى ظهور صاحب الامر عليه السّلام از قبيل صيحه آسمانى و توقف خورشيد در نيمه روز و خروج روى و سينه‌ئى از قرص آن و نداى منادى از آسمان با صوت عالمگير همه براى بشارت بظهور آنحضرت بأسم و رسم و امر به تبعيّت از او كه جاى شك و شبهه براى احدى باقى نماند و اعناق معاندين خاضع شود منطبق گشته و آيه شريفه با آن واقعه تطبيق شده است در هر حال كفار مكه تمام آيات سابقه و لاحقه را تكذيب نمودند و بآن اكتفا ننمودند بلكه مسخره و استهزاء هم كردند لذا خداوند فرموده در آتيه نزديكى بآنها معلوم خواهد شد و خبردار ميشوند كه حق با كه بوده و چه كتابى قابل تصديق و تعظيم است و چه كس لايق استهزاء و تخفيف و بر بيشتر از آنها امر در دنيا مكشوف گرديد و ببقيّه در آخرت مكشوف خواهد شد و باز براى متذكر شدن آنها بنعمت و قدرت الهى فرموده آيا نظر ننمودند بزيادى ميوه‌هاى گوناگون و گلهاى‌

جلد 4 صفحه 98

رنگارنگ كه ما در زمين براى آنها رويانديم و دلالت بر قدرت تامّ و نعمت عامّ ما دارد و خوب و پسنديده و پر فائده است چون زوج در اين مقامات بر صنف اطلاق ميشود و از كريم در اين موارد حسن و صفا و كثرت نفع اراده ميگردد و آنها بجاى حق شناسى ناسپاسى كردند و بيشتر آنها بآيات ما ايمان نياوردند با آنكه دلالت اين صنع بر وجود صانع حكيم قادر تواناى ارجمند مهربان واضح و آشكار است و لذا با آنكه ميتواند بزودى از آنها انتقام بكشد مجازات آنها را بروز جزاى مقدّر در دنيا يا آخرت انداخته و تعجيل در عقوبت نفرموده است.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


إِن‌َّ فِي‌ ذلِك‌َ لَآيَةً وَ ما كان‌َ أَكثَرُهُم‌ مُؤمِنِين‌َ «8»

بدرستي‌ ‌که‌ ‌در‌ خلقت‌ ازواج‌ ‌در‌ زمين‌ دليل‌ واضح‌ و ‌آيه‌ محكمه‌ايست‌ ‌بر‌ وجود حق‌ و قدرت‌ و علم‌ باري‌ ‌تعالي‌ و نيستند اكثر افراد بشر مؤمن‌.

‌از‌ ‌براي‌ ايمان‌ ‌در‌ قرآن‌ مجيد و ‌در‌ لسان‌ اخبار اطلاقات‌ بسياري‌ دارد و بهر اطلاق‌ درجاتي‌:

1‌-‌ ايمان‌ بوجود اللّه‌ ‌در‌ مقابل‌ طبيعي‌ و دهري‌ و ‌لا‌ مذهب‌.

2‌-‌ ايمان‌ بوحدانيت‌ خداوند ‌در‌ مقابل‌ مشركين‌.

3‌-‌ ايمان‌ ‌به‌ علم‌ و قدرت‌ و ساير صفات‌ الهي‌ ‌در‌ مقابل‌ حكماء ‌که‌ ‌او‌ ‌را‌ علت‌ ميدانند و انفكاك‌ معلول‌ ‌از‌ علت‌ ‌را‌ محال‌ ميدانند.

4‌-‌ ايمان‌ ‌به‌ اينكه‌ صفات‌ عين‌ ذات‌ و منتزع‌ ‌از‌ ذات‌ ‌است‌ ‌که‌ توحيد صفاتيست‌.

5‌-‌ ايمان‌ بافعال‌ الهي‌ ‌که‌ مختص‌ بذات‌ ‌او‌ ‌است‌ ‌که‌ توحيد افعاليست‌.

6‌-‌ ايمان‌ بجميع‌ انبياء و رسل‌ ‌در‌ مقابل‌ كفار ‌از‌ يهود و نصاري‌ و مجوس‌ و ‌غير‌ اينها.

7‌-‌ ايمان‌ ‌در‌ مقابل‌ اسلام‌ ‌که‌ ميفرمايد: قالَت‌ِ الأَعراب‌ُ آمَنّا قُل‌ لَم‌ تُؤمِنُوا وَ لكِن‌ قُولُوا

جلد 14 - صفحه 8

أَسلَمنا وَ لَمّا يَدخُل‌ِ الإِيمان‌ُ فِي‌ قُلُوبِكُم‌ (حجرات‌ ‌آيه‌ 14).

8‌-‌ ايمان‌ بعدل‌ و امامت‌ ائمه‌ اثني‌ عشر ‌در‌ مقابل‌ ساير فرق‌ اسلاميه‌ ‌از‌ عامه‌ و شيعه‌ ‌غير‌ اثني‌ عشري‌.

9‌-‌ ايمان‌ بجميع‌ ضروريات‌ دين‌ و ضروريات‌ مذهب‌ شيعه‌ ‌در‌ مقابل‌ كساني‌ ‌که‌ منكر پاره‌اي‌ ‌از‌ ضروريات‌ ميشوند ‌که‌ بسا موجب‌ ارتداد ميشود و بسا ضلالت‌.

اما درجات‌ ايمان‌. ‌در‌ ‌هر‌ قسمتي‌ چهار درجه‌ دارد:

اول‌. ايمان‌ لساني‌ ‌که‌ بمجرد لسان‌ ‌است‌ و ‌در‌ قلب‌ داخل‌ نشده‌ ايمان‌ منافقين‌.

دوم‌. ‌در‌ قلب‌ داخل‌ ‌شده‌ لكن‌ رسوخ‌ ‌در‌ قلب‌ نكرده‌ ايمان‌ عوام‌.

سوم‌. رسوخ‌ كرده‌ لكن‌ آلوده‌ بكثافات‌ معاصي‌ ايمان‌ خواص‌.

چهارم‌. پاك‌ بودن‌ ظرف‌ ايمان‌ ‌از‌ جميع‌ اخلاق‌ رذيله‌ و كثافات‌ معاصي‌ ‌که‌ ايمان‌ خاص‌ الخاص‌ ‌است‌.

و ‌در‌ ايمان‌ چهار امر شرط ‌است‌ ‌که‌ ‌اگر‌ نباشد تحقق‌ پيدا نميكند:

اول‌. علم‌ يقين‌ و اما ظن‌ و شك‌ كافي‌ نيست‌.

دوم‌. اعتقاد بمعني‌ عقد قلب‌ و دلبستگي‌ و ‌در‌ بند بودن‌.

سوم‌. اقرار قلبي‌ و لساني‌ ‌که‌ ‌اگر‌ انكار كرد مشمول‌ وَ جَحَدُوا بِها وَ استَيقَنَتها أَنفُسُهُم‌ (نمل‌ ‌آيه‌ 14) ميشود.

چهارم‌. تسليم‌ جميع‌ افعال‌ الهي‌ تكويني‌ و تشريعي‌ ‌از‌ بليات‌ و احكام‌ الهيه‌.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 8)- در این آیه به عنوان تأکید و تصریح بیشتر می‌فرماید: «در این (خلقت گیاهان ارزشمند) نشانه روشنی (بر وجود خدا) است» (إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیَةً).

اما این کور دلان آن چنان غافل و بی‌خبرند که این گونه آیات الهی را می‌بینند، باز هم در غفلتند، چرا که کفر و لجاج در قلب آنها رسوخ کرده.

ج3، ص359

لذا در پایان آیه می‌فرماید: «اکثر آنها هرگز مؤمن نبوده‌اند» (وَ ما کانَ أَکْثَرُهُمْ مُؤْمِنِینَ).

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

منابع